۱۳۸۸ تیر ۱۲, جمعه

متن سوگند احمدی نژاد در مراسم تحلیف در مجلس


متن سوگند احمدی نژاد در مراسم تحلیف در مجلس:
(با عرض عذر خواهی گویا پسر یکی از نمایندگان محترم در لابلای سوگند ایشان کمی بی ادبی کرده که شما به بزرگواری خودتان ببخشید. بچه است دیگه. بزرگ میشه درست میشه. همین مموتی خودمونم بچه که بود دماغش آویزون بود توی کوچه بجل بازی می کرد. بزرگ شد، شد رئیس جمهور)
«من(تو خر کی هستی) بعنوان رئيس(آبدارچی هم نیستی) جمهور(کدوم جمهور؟ بگو کودتاچیان) در پيشگاه قرآن(خوندی تا حالا؟) كريم(لابد کریم کله پز صاحبکار طرح کاد دبیرستانتو میگی) و در برابر ملت(منظورت بیت رهبری که نیست؟) ايران(خبر داری چند میلیونش نمی خوان ریختتو ببینن؟) به خداوند(که قبولش نداری) قادر(قادر قمه کش رو میگی که همبازی بچگیات بود؟) متعال(یادته تو دیکته همیشه با ط می نوشتی) سوگند(soگندت بزنن) ياد مي كنم(تو غلط می کنی) كه پاسدار(جیره خوار) مذهب(لا مذهب) رسمي (اگه رسمی بود که روز رای دادن قیافت اون ریختی نبود) و نظام(خامنه ای) جمهوري(کودتایی) اسلامي(اس اس لامی) و قانون(عجب رویی داری) اساسي(با همون اساسش مشکل داریم. حالیته؟) كشور(اگه چیزیش بمونه) باشم(خر کی باشی) و همه استعداد(هه هه ها ها هه هه... یکی منو بگیره) و صلاحيت خويش(این می خواد منو از خنده بکشه) را در راه(فاضلاب) ايفاي مسئوليت هايي(تو اصلا مسئولیت هم سرت می شه؟) كه بر عهده گرفته ام(تو غلط کردی که بر عهده گرفتی برو همون مسئولیت باباتو بچسب) بكار گيرم(فعلا که ننتو به کار گرفتی) و خود را(خر کی باشی) وقف(روغن ریخته و وقف) خدمت(خیانت) به مردم(باجناق ها) و اعتلاي(این که گفتی یعنی چی؟) كشور(ونزوئلا) ، ترويج(بعدش می خوای بگی ازدواج موقت ؟) دين(کیلو چنده؟) و اخلاق(ای بر پدر بچه پر رو ...) ، پشتيباني از حق(بابا روتو برم) و گسترش عدالت(که اگه اجرا بشه تو اون بالا آویزون میشی) سازم(تو اصلا ساختنم بلدی؟) و از هرگونه خودكامگي(هیتلر! چنگیز! کجایین که داداشتونو کشتن) بپرهيزم(فعلا از گه خوردن زیادی بپرهیز تا بعد) و از آزادي(باتوم بدستان و کودتاچیان و اعتراف گیران) و حرمت(مونده هنوز؟) اشخاص(هنوزم باجناق داری؟) و حقوقي(ببین اینو دیگه حرفشو نزن بد دهنی می کنم ها) كه قانون اساسي(که اگه داشتیم توی الاغ باید-با عرض معذرت از دامداران محترم- گاو می چروندی الان) براي ملت(کومور بود اسمش؟ نه تومور بود گمونم) شناخته است ، حمايت كنم(فعلا از برادران حزب الله حمایت کن بعدا اگه رسیدی کمی به قوم و خویشاتم برس) . در حراست( ساواک و واواک ) از مرزها(ی کشور همسایه شمالی که قبلا خزرو بهش دادیم) و استقلال(لال بشی ایشالا که هر حرفت مایه خجالت ما توی دنیاس) سياسي(سیاه کاری) و اقتصادي(اقتصادم تو گذاشتی توی این چار سال؟) و فرهنگي(کارگردان اخراجی ها رو که نمیگی؟) كشور(آبخازیای شمالی-توی نقشه دنبالش نگردین) از هيچ اقدامي(همون هیچ اقدامی نکنی به خدا بهتره. به قول شاعر: مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان) دريغ(است ایران که ویران شود، کنام شغالان و خوکان شود- حیف نیست آبروی شیر و پلنگ رو ببریم؟) نورزم(جان عمت بورز، ما رو بی خیال شو) و با استعانت(از خیک تغار ته لشکر دیروزآبادی) که از خداوند(کی هست؟ باجناقته؟) و پيروي از(پدر خامنه ای) پيامبر اسلام(مموتی جان! بیا خودت ادعای پیامبری کن قال قضیه رو بکن) و ائمه اطهار عليهم السلام(میشه یه بار اسماشونو به ترتیب بگی؟- نه عزیزم ابن ملجم قاتلشه یه خورده دقت کن) قدرتي(دماغتو بگیرن جونت در میاد، اگه مردی اون باتوم و چماق و اشک آور و مسلسل رو بنداز رو زمین بعد بیا جلو) را كه ملت(نگو ملت ای مایه ذلت) به عنوان امانتي(یعنی گوشت رو دادن دست گربه) مقدس(دوباره می خوای از هاله نور و اینا صحبت کنی) به من(ا.ن.) سپرده است(لابد مثل کاروان های قدیم که مال و اموالشان را به برادران راهزن می سپردند) همچون اميني(عجب اعتماد به نفسی داری) پارسا(سنگ پای قزوین تبخیر شد) و فداكار(بمیرم برات) نگاهدار باشم(اگه نگاهدار بودی همون مامانتو نگاه می داشتی رهبر قاپشو ندزده) و آنرا(کدام را؟) به منتخب ملت (از این به بعد انتخاباتی هم هست که منتخبی باشه؟) پس از خود بسپارم.(عزیزم تو هم مثل داداش هوگو، مادام العمرش کن بره پی کارش دیگه. این سوسول بازی انتخاب و رای و صندوق و اینا رو هم بی خیال. برادران غیور شورای نگهبان رو هم به زحمت ننداز. ما مخلصتم هستیم.) اجماع ا.ن ص لواط.

که هست در پی شام سیاه صبح سپید